امروز 29 آگوست 2009 هست و روز فرشته ...
اما این عدد و این ماه تمام وجودم را مملو از شادی تولدت می کند امسال تولد 51 سالگی ات را متفاوت جشن می گیرم و تو امسال در کنار منی و شمع پنجاه و یکیمین سالگرد تولدت را خودت خاموش می کنی امسال تمام قلبم را به وجود مهربانت هدیه میکنم و با همه ی وجود یادت را در آغوش می کشم می خواهم با تو همنوا شوم سرود زمینت را با صدای بلند بخوانم و دستان مهربانت را آرام نوازش کنم سرم را روی شانه ات بگذارم و چشمانم را ببندم و از تو بخواهم که با صدای قشنگت برایم قصه بگویی
لبخند قشنگت را به من هدیه کن که به امید همین لبخند زیبا و چشمان براقت زنده ام .
می دانم که همه ی حرف هایم را می شنوی
می دانم که همیشه لبخند را بر لبانت نقاشی می کنی
می دانم که دیگر قلب مهربانت اندوهگین نیست
می دانم که لبخندت را می توانم در پرتو خورشید و نسیم پگاه حس کنم
می دانم که با ترانه ی باران به رقص می آیی ...
سپاس از اینکه مهربانی هایت را به من و همه ی مردم دنیا هدیه کردی