معما‌ ۲

فرض کن این عکس تو توی آفریقاست...!
و تو با یه طناب به درخت وصل شدی و مثل لنگر کشتی تو هوا معلق هستی...!
یه شمع هم به آرومی داره طناب رو می سوزونه...!
و یه شیر هم اون زیر واستاده تا تو بیفتی و شیره ناهارشو بخوره...!
و تا زمانی که طناب سالم باشه تو هم زنده هستی ، کسی هم نیست که بهت کمک کنه...!
تنها راه اینه که شیر رو متقاعد کنی که شمع رو خاموش کنه..!
چجوری تو این کار رو انجام می دی...؟!


نظرات 6 + ارسال نظر
پیام یکشنبه 29 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 02:57 ب.ظ http://hayran.blogsky.com

سلام
اسم وبلاگتون من را یاد این شعر انداخت:
من کیم؟ لیلی و لیلی کیست؟ من
ما یکی روحیم اندر دو بدن
دوست دارم بیشتر آشنا بشیم
بدرود

ممنونم . حتمآ

ر.جنکی یکشنبه 29 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 03:04 ب.ظ http://Fly.blogsky.com

سلام.
یکی این شمع رو فوت کنه

این که کی فوتش کنه مهمه !
حالا از کجا بیاریم همون یکی رو خیلی مهم تره

هومن دوشنبه 30 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 01:42 ق.ظ

به شیر میگی HAPPY BIRTHDAY TO YOU

دمت گرم !

ر.جنکی دوشنبه 30 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 11:20 ق.ظ http://Fly.blogsky.com

سلام. خوب همونی که این کار رو باهات کرده. :)
نمیشه ؟؟

اگه میخواست آزاد باشم که نمی بست منو !

shayan جمعه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 08:47 ب.ظ

خب تا من بیام به شیر حالی کنم شمع میسوزه که....!
شوخی کردم امیدوارم که سحر این استعاره از حالتی در واقعیت نباشه که انسان توش در زندگی واقعیش گیر کرده باشه چون این یک زجر دادن و نابود کردن چون راهی برای فهماندن به کسی که هرگز درکت نمیکنه وجود نداره.
این عکست مطمئنم عکسی نیست که بشه به سادگی از کنارش گذشت.موفق باشی سحر جان

آفرین شایان !
آفرین !
دقیقا همین بود!

shayan پنج‌شنبه 6 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:15 ب.ظ

جدا خودش بود!!؟؟ایول به خودم ولی امیدواذم هیچ کس تو این شرایط نباشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد