واقعآ چرا...

همیشه دلم میخواست یه پرنده یا حیوان خونگی داشته باشم ولی احساس شرمی که از اسیر کردن یک حیوان در من وجود داشت جلوی منو میگرفت تا زمانی که یه همستر خریدم این کوچولوی شیطون و گاهی بد جنس هنوز کاملآ به من عادت نکرده و من احساس میکنم دارم اذیتش میکنم ممکنه بزودی ببرمش یه جایی که با همنوعاش بازی کنه و از این تنهایی آزار نبینه درسته که خیلی دوسش دارم ولی نمیتونم آزادی یه موجود زنده روازش بگیرم برای دل خوشی خودم

...یه موضوعی چند روزه فکر منو بد جوری مشغول کرده

 به پیشنهاد مامانم رفتیم به یه مغازه که پرنده میفروخت چقدر زیبا بودن واقعآ از این فاصله نزدیک هیچ وقت تا جایی که یادمه این همه زیبایی رو یکجا ندیده بودم خیلی سر و صدا بود که متوجه حرفای مامانم نمیشدم فقط داشتم طوطی های رنگ و وارنگ رو نگاه میکردم که یه آن ذهنم متوجه صدای وحشتناک و گنگی شد که بین اون سر و صدا بیشتر از همه منو آزار میداد داشتم دنبال صدا میگشتم که  تازه متوجه شدم کلی آدم هم اونجان ! من اونقدر محو تماشای اون طوطی های بزرگ رنگی شده بودم که متوجه این آدما نشدم یهو پام خورد به یه قفس وسط مغازه  ! وقتی چشمم افتاد به اون قفس بدنم یخ کرد یه میمون کوچولو خودشو به شدت به میله های قفسش می کوبید یه زنجیر سنگین و کلفت گردنش بود ترسیده بود و مدام خودشو به قفس می کوبید اونقدر متاثر شدم که متوجه نشدم اون همه آدم دارن با تعجب بهم نگاه میکنن مامانم میخواست پرنده ها رو بهم نشون بده نمیدونست اینجا برای من وحشتناک ترین جای دنیاست  آروم دستمو بردم نزدیک قفسش اولش میخواست ناخوناشو فرو کنه تو دستم ولی بعد آروم نوازشش کردم اشکم در اومد از توی کیفم یه سیب کوچولو در آوردم بهش دادم همیشه با خودم میوه دارم چون بیشتر موقع ها دلم ضعف میره وقتی میرم بیرون سیب رو خورد از فروشنده پرسیدم

ببخشید آقا میشه بدونم بهای آزادی این میمون رو که آزاد آفریده شده و شما نمیدونم به چه حقی زندانیش کردید چقدره؟

مامانم چپ چپ نگام کرد که یعنی بی ادبی نکن

...آقاهه گفت ۲۳۰ هزار تومن

 به خاطر ۲۳۰ هزار تومن یه حیوان آزاد که وسط جنگل میوه های تازه میخوره ! از آب بارون تشنگیشو رفع میکنه زیر سقف آسمون میخوابه وسعت قلمرو و محل سکونتش به اندازه جنگله  رو توی یه قفس نیم متری زندانی میکنیم میوه های پلاسیده ته یخچالمونو بهش میدیم بهش پفک میدیم !!! زخمیش میکنیم

...به کجا رسیدیم

هیچ وقت باغ وحش رو دوست نداشتم یه بار بیشتر نرفتم اونم زمانی که خیلی بچه بودم ولی یادمه که با گریه اومدم خونه از جایی که این آفریده های خدا رو تو قفس نگه میدارن واسه دل خوشی مردم ! متنفرم

توی اون مغازه پرنده ها اونقدر سست و بی حال بودن که آدم افسرده میشد ! چرا انسان نابود گر شد من نمیدونم

واقعآ چرا؟

"می توانی میان این همه موجود دو پا به اندازه انگشتانت انسان نشانم بدهی؟"

. سحر .

 

نظرات 31 + ارسال نظر
شیرین جمعه 28 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 03:40 ب.ظ

هست باید پیدا کنی
هر چیزی که سخت بدست بیاد ارزش داره عزیزم
اگر این ادم های بد نباشند انسانهای واقعی رو نمی تونی پیدا کنی

admin جمعه 28 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 03:44 ب.ظ http://p30stras.net

با درود و سلام خدمت شما دوست عزیز
سایت بسیار قشنگ،جذاب وپرمحتوایی دارید.من admin هستم و فرومی آموزشی،علمی ، تخصصی و عمومی برای تمام ایرانیان عزیز راه اندازی کردم. فروم دارای تالارها و انجمن های متنوع و تخصصی در زمینه های مختلف است. خوشحال می شوم از تخصص و مهارت شما به عنوان مدیری لایق و کاردان بهره مند شوم امیدوارم یاری رسان و همکار ما در این مسیر جدید باشید .

درصورت علاقه بازدیدی بفرمایید.

منتظر حضور سبز شما هستم. موفق باشید.
www.p30stars.net

دوست عزیز سایت شما برای من باز نمیشه

همه چیز جمعه 28 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 04:41 ب.ظ http://www.hamehchiz.33ir.com

سلام
وبلاگ قشنگی داری
اگه میشه به من هم سر بزن
www.hamehchiz.33ir.com
منو تو لیستت اضافه کن و به دوستات هم معرفی کن،ممنون میشم

آیلین جمعه 28 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 04:42 ب.ظ http://aylin-michael1flower.blogsky.com

خوب مامان منم یه میمون آورده بود تو خونش وقتی کوچیک بود
خلاصه میمونه اول یه فس حسابی مامانمو زده بود و بعدشم ولش کردن
نگران نباش اون کسی که اینو میخره ؛ میمونه انقدر میزنتش که طرف میبرتش میندازتش تو باغ وحش یا اگرم بخواد بده به یکی میبینه که طرف شرایطشو داشته باشه اون به زودی یا میره باغ وحش پیش دوستاش یا پیش یه آدم حسابی مایع دار اونم میندازتش توی حیاط یا باغ خونش تا آزادانه بپره!

ژ یله مو جمعه 28 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 07:16 ب.ظ http://jilamo1.blogfa.com

سلام. دست شما درد نکنه کارتون عالیه. وب جذاب و وزینی دارین. ما آدما خودمونو اشرف مخلوقات میدونیم!!! نمیدونم این درجه و مقام رو کی به ما هدیه کرده؟
دوست من وقتی ما هنوز یاد نگرفتیم به خودمون احترام بذاریم، چگونه میتونیم به سایر موجودات احترام بذاریم؟ شما که خودتون شاهدین روزانه ما آدما در حق هم چه بیرحمیها و جنایتها که مرتکب نمیشیم. در هر صورت کارتون عالیه بهتون تبریک میگم.به امید روزی که مابه حدمون احترام بذاریم تا یاد بگیریم به دیگران وسایر موجوداتم احترام بذاریم واین امر به صورت متقابل چند جانبه عملی بشه. پس بدون خستگی تلاش کنیم . موفق باشید. منتظر اظهار نظرتون هستم.

علی سه‌شنبه 1 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 06:53 ق.ظ http://ely.blogfa.com

سلام
عجب وبلاگی داری؟
باباتودیگه کی هستی؟
راستی منوبجا میاری؟
اصلا میدونی من کی هستم؟
بازم مثل همیشه فکر نمی کنم بتونی هدس بزنی؟

فاطمه چهارشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 07:40 ق.ظ

از چی ممنون؟نمیفهمم.

در مورد این پستت هم باید بگم. آدما با حس مالکیت هست که همه چیز رو از بین میبرند.

هیچوقت حیوونی رو اسیر زندگی خودم نمیکنم.
برای اینکه فکر میکنم. از حیات دورش میکنم.


پسرتنها چهارشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 08:25 ب.ظ http://pesaretanha69.blogfa.com

______¤¤¤ ¤¤¤¤¤¤¤¤¤---------------¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
_____¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤-------¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
___¤¤¤¤¤----------------------¤¤¤-¤¤¤-----------------------¤¤¤
__¤¤¤¤¤--------------سلامی به گرمی خورشید---------------¤¤¤
_ ¤¤¤-هرگز به کسی اجازه نده تا رویاهای تورا زیر سوال ببرد-¤¤¤
¤¤¤------------------------------------------------------------------------¤¤¤
¤¤¤--در سراشیبی که نامش زندکیست------------------------------¤¤¤
¤¤¤------باهمه بیگانگیها میروم------------------------------------------¤¤¤
¤¤¤----------در سکوت سرد غمگین زمان------------------------------¤¤¤
¤¤¤--------------بی هدف بی یار و تنها میروم------------------------¤¤¤
_¤¤¤----------------در سراشیبی که نامش زندگیست------------¤¤¤
__¤¤¤------------------می روم شاید که در دشت بزرگ--------¤¤¤
____¤¤¤-------------------باز یابم آنچه را گم کرده ام--------¤¤¤
______¤¤¤------------------موفق باشی-----------------¤¤¤
_________¤¤¤------مهربانم درود بیا پیشم---------¤¤¤
____________¤¤¤¤¤¤-- I LOVE YOU---¤¤¤¤¤¤
_____________¤¤¤--------------------------¤¤¤
________________¤¤¤----------------¤¤¤
___________________¤¤----------¤¤
____________________¤¤¤¤¤¤¤
______________________¤¤¤¤
______________________¤¤¤
سلام
خوبی
آپ کردم
منتظرتم
____________$$$$$
___$$_________$$$
__$$$$_______$$$___$$$$$
_$$$$$$_____$$$___$$$$$$$
$$$_$$$$___$$$__$$$$____$
$____$$$$_$$$$_$$$
_______$$-$$$$$-$$----$$$$$
____$$$$$$$$$$$$_$$$$_$$$$$
___$$$$$$$$$$$$$$$$$_____$$$
__$$$__$$$$$$$$$$$$________$
_$$___$$$$$$$$$$$$$$$$$
$$___$$$$_$$$_$$$__$$$$$
$___$$$$___$$__$$$$___$$$
____$$$_____$$___$$$____$$
____$$______$$$___$$$____$
____$$_______$$____$$$
____$________$$$____$$
____ _________$$$____$
_____________$$$
_____________$$$ ســـــــلام عزیزم
____________ $$$
____________$$$
___________$$$ من آّپـــــــــــــــــــــم
_________$$$$$
________$$$$$
______ $$$$$ خوشحال می شم بیای

حسام چهارشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:29 ب.ظ http://www.dorj3.blogfa.com

سلام. حال شما؟ خوشحالم کردید که اومدید. در مورد این پستتون هماید بگم راتی گید. به نظرمن ماآدما نه تنها همه ی موجودات رو به بند می کشیم بلکه خودمونم به بند کشیدیم. به دورو بر خودت نگاه کن. همش خودمون رو محدود کردیم.
موفق باشید

علی پنج‌شنبه 3 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 09:35 ق.ظ http://ely.blogfa.com

سلام
من علی اصلاح چی دانشوی رشته معماری
دانشکده فنی مهندسی چمران اهواز
۲ منتخب برگزیده بهترین معمار
و...
هنوز بگم .
ازاینکه به وبلاگم سر زدی از ته دل خوشهال شدم.
کوچیکتیم.
ای لای.

afshin یکشنبه 6 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 09:42 ب.ظ http://rooidad.blogfa.com

ziba neveshti va ba ehsas -- afarin

همه هستی ما دوشنبه 7 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 07:50 ق.ظ http://www.mohsen-f-83.persianblog.ir/

سلام
ممنون که به وبلاگ من سر زدین
وبلاگ شما هم خیلی زیباست
مطالبش هم جالبه
..................................... اگر با تبادل لینک موافقی خبرم کنین

همه هستی ما دوشنبه 7 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 02:52 ب.ظ http://www.mohsen-f-83.persianblog.ir/

سلام دوست عزیز
ممنون از بابت تبادل لینک
فقط اگر بگین با چه اسمی لینکتون کنم ممنون میشم
منتظرم عزیز...

سیامک دوشنبه 7 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 04:16 ب.ظ http://yesaniye.persianblog.ir

سلااااااااااااااام..

سارا دوشنبه 7 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 04:45 ب.ظ http://sarasadr.blogfa.com

سلام دوست من
خونه ی قشنگی داری

ندا دوشنبه 7 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 05:53 ب.ظ http://24mehr.persianblog.ir

منم دوست ندارم حیوونها رو از طبیعت دور کرد....

صبورا دوشنبه 7 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 08:57 ب.ظ http://saboorajanam.persianblog.ir

روحیه لطیفی داری بهت تبریک میگم

رضا(یه پسر شیطون) سه‌شنبه 8 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 04:20 ب.ظ http://shabesepid.blogsky.com

سلام
ممنون بهم سرزدی.خوشحالم کردی.
در این مورد من هم متاثر شدم. نمیدونم واقعا بعضی از آدما به خاطر پول دست به چه کارایی میزنن.

بهار(صبح بهاری) سه‌شنبه 8 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 06:16 ب.ظ http://eskarlet007.blogfa.com

سلام سحر جان

ممنونم بهم سر زدی عزیزم.
آپت خیلی قشنگ بود. چقدر دلم سوخت.

روح لطیفی داری.

موفق باشی
بازم بیا خوشحال میشم

ســروش آریــــا چهارشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 01:26 ق.ظ http://www.s-aria.co.cc

سلام
ممنون که به من سر میزنی . . .
مطلبی رو که نوشتی خوندم و تحسینت می کنم اما ای کاش ماجرا به همینجا ختم می شد . . .
به هر حال برات آرزوی موفقیت دارم . . .

همه هستی ما شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 02:45 ق.ظ http://mohsen-f-83.persianblog.ir

سلام
همه هستی ما به روز شده
خوشحال میشم از حضورت

سارا گلی شنبه 19 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:41 ق.ظ http://sara-gooli.blogfa.com/

سلام دوست من مرسی که به وبلاگ مادر عزیزم سر زد ی
این پستت خیلی زیبا بود موفق باشی

آدم برفى شنبه 19 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 03:31 ب.ظ http://www.mahfele-khial.blogsky.com

سلام گلم
اگه بهت بگن قراره حیوون خونگیت یه گوزن باشه چکار مى کنى ؟؟؟؟

شایان چهارشنبه 23 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:04 ب.ظ

سلام سحر جان خسته نباشی.عالی بود عالی... من هم مثل تو دوست ندارم به قیمت زندانی شدن یک حیوان اونو داشته باشم.. واقعا دلم میخواد اونقدر قدرت وثروت داشتم که نه تنها تمامی پرندگان در بند بلکه تمام انسان های بیگناه در بند به خصوص تمام کودکان مظلوم جهان رو از اسارت آزاد میکردم...ای کاش بیایید به کمک هم جای بهتری برای زندگی بسازیم.باز هم از وبلاگ عالیت ممنونم.منتظرتم باز هم آپ کن........

فرهاد پنج‌شنبه 24 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:50 ب.ظ http://www.eshghaval.blogfa.com

سیامک شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 01:17 ب.ظ http://yesaniye.persianblog.ir

با "اولین بار" به روزم...
مثل همیشه منتظر نگاه گرمت...[گل]
و حس حضورت...[گل]


نه من تنها شدم از تو
نه تو تنها شدی از من
فقط یک لحظه دست تو
رها شد بیخودی از من

زود بیا...[گل]

آدم برفى یکشنبه 27 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 01:01 ب.ظ http://www.mahfele-khial.blogsky.com

سلام سحر جان
عیدت مبارک
روزات یاسمنى

آدم برفی شنبه 2 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 08:56 ب.ظ

سلام خانمی
به روزم ........... روزات یاسمنی

مهیار سه‌شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 08:34 ب.ظ

سلام!واقعیتو نوشتی ولی یه نگاه به دو رو ورت بنداز.ما آدما به هم دیگه رهم نمیکنیم تازه ما اشرف مخلوقاتیم خلاصه هروقت اینو درست کنببم میریم سرصحبت حیوونا!!

شمایل چهارشنبه 6 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 02:31 ب.ظ http://baghemahtab.blogsky.com

قربون اون دلت برم که این قدر صافه و روشن .
این حرف اخرت خیلی با حال بود .
***
بیا ببین چه ثوابی مرتکب شدیم !!

امید یکشنبه 17 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 05:24 ب.ظ http://loveisatena.blogfa.com

سلام

وب قشنگی داری

منم حرف آخرتو قبول دارم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد