نمی دونم دقیقا چند مدت توی شک بودم واسه ی خیلی مسائلی که پیش اومد و باعث شد از چند طرف من درگیر شم البته با تنها کسی که درگیر شدم خودم بودم چون منطقم یه چیزی می گفت احساسم چیز دیگه. یکی از مسائل که ناگهانی پیش اومد و به کل از درون منو تخریب کرد و تا یه مدت ناامید و دپرس بودم، مساله مرگ مایکل عزیزم بود شاید یه عده درد منو از اشک ریختن و ناله هام حس کرده باشن شاید یه عده فکرم نکنن که من چقدر نابود شدم نمی گم آدم خیلی قویی هستم ولی به خاطر تحمل یه سری مسائل توی سنین خیلی پایین تحمل این درد تقریبا برام امکان پذیر بود سه روز توی شک بدی بودم و فقط اشک می ریختم الانم که دارم اینو می نویسم به خاطر یه سری مسائل که نا خواسته درگیرش شدم از درون با خومدم در گیرم .
زیاد مهم نیست .
تقریبآ ذهنم خالیه و نمی دونم دقیقآ چی می خوام بنویسم با اینکه دورم کلی آدم هست که هم من از بودن در کنار اون ها لذت می برم و هم اونها از بودن در کنار من خوشحالن بازم به شدت در تنهایی خودم غرق شدم حس خیلی بدیه . انسان موجود عجیب و پیچیده ایه . برخلاف اینکه من همیشه آدم شلوغ و شیطون و پر سر و صدایی بودم الان حتی توی جمع دوستای چند سالم که دلم برای دیدنشون همیشه ضعف میره هم ساکتم و بیشتر سعی می کنم بشنوم تا اینکه حرف بزنم دو ماهی میشه که تهرانم و دارم تنها زندگی میکنم البته نمیشه گفت تنها ولی خب اینکه همه ی کارامو خودم انجام می دم و از همه نظر متکی به خودم هستم اسمش رو گذاشتم تنها زندگی کردن. اینکه دو ماه تنهایی از پس خودم و کارام بر اومدم حس خیلی خوبی بهم میده. همیشه یه سری تجربه ها توی یه مراحلی از زندگی لازمه و این خیلی خوبه که ما بتونیم قدرت ریسک انجام یه کاراییو داشته باشیم .ریسک توی زندگی ما خوبه البته هر حرکتی که انجام میدیم و هر قدمی که بر میداریم باید منطقی باشه اصولآ افرادی که قدرت ریسک بالایی دارن در نود درصد موارد منطقی و اصولی جلو نمی رن و این باعث میشه سرخورده بشن و شکست های غیر قابل جبرانی رو متحمل شن . شکست مقدمه ای بر پیروزی بعدی هست ولی نه هر شکستی . بعضی وقتا ما چنان ضربه می خوریم و از درون فرو می پاشیم که مدت خیلی زیادی طول می کشه که خودمونو باز سازی کنیم و باز سازی خودمون شامل باز پس گرفتن افکار و احساسات و اعتماد به نفس از دست رفتمون میشه . یه راه پر فراز و نشیب رو داریم طی می کنیم که پر از چاله و چاه های متفاوته و نقطه های پست و بلندی برای صعود و سقوط ما توی این راه وجود داره بنابراین همیشه منطق و تفکر مثل فانوس توی دستمون باشه که کوره راه جلوی رومونو باهاش روشن کنیم. درسته احساسات همیشه گوشه ای از روحیات و وجود هر انسانی رو شامل میشه ولی هیچ وقت اجازه ندید احساسات شما بر منطق درونتون غلبه کنه . تصمیم های احساسی غالبآ برای ما خطرناکن سعی کنیم کمتر برای خودمون مشکل درست کنیم چون به هر حال آرامش از ما یه جاهایی سلب میشه حداقل عمدآ برای خودمون استرس درست نکنیم
راستی من همچنان سر قولم هستم و توی وبلاگ می نویسم .ببخشید که دیر به روز کردم .
.سحر.
سلام آبجی سحر .... چی شده عزیزم ؟ باید باهام دردودل کنی ... تو یاهو که نمیای ... شارژم که ندارم ... ژس تو بلاگم نظر خصوصی بزار ... میخونم ... شاید نتونم کاری کنم....ولی لااقل با یکی درد و دل کردی ... من همیشه داداشتم .....
سلام دوست خوبم.پست آخرتون را با دقت خوندم. ما آدمها حال های مختلفی داریم و مهم اینه که این حال ها رو بپذریم.
توی عرفان هم این هست.به این خاطر می گفتند که "سالک باید حال رو دریابه" یعنی وقتی حال شیطونی و مهمونی نداری راحت باش! البته یک نفر باید این چیزها رو به خود من بگه!
شاد بزییی هماره
سلام
یه بزرگی گفته:از عقل نردبانی ساخته ام که احساساتم را پله پله بالا می برد.
شاد و پیروز باشی.
درود بر دوست آریایی خوبم به ما سر نزدی خدایش بیامورزد مایکل رو و شم هم ناراحت نباشد من وقتی اشک میریزم که کورش بزرگ و بزرگان ایران برای ما چه به ارمغان آوردن ولی ما چی کاری نکردیم و داریم فراموش شون می کنیم دوست عزیز منتظرتم دوستدار شما سربازان کورش بزرگ
سلام سحر خانوم خیلی ممنون که به وبلاگم سر زدید و یادگاری گذاشتید میخواستم اینو به صورت خصوصی براتون بفرستم ولی مثل اینکه بلاگ اسکای این قابلیت رو نداره
فقط میخواستم بگم خوش به حالتون که اینقدر زندگی خوبی دارید بدون مشکلاتی که همانند خنجری روح انسانو نشون میرن زندگی که بزرگترین مشکل در ان فوت مایکل جکسونه
خیلی چیزا دارم که میتونم بگم اما دوست ندارم اونا رو جلوی چشمم بیارم در هر صورت وبلاگ و قلم خوبی دارید بهتون تبریک میگم و امیدوارم که همیشه زندگی راحت و بی دغدغه ای رو داشته باشید ببخشید پر حرفی کردم اگرم مایل به تبادل لینک بودید خبرم کنید خیلی ممنون در ژناه حق
سلام سحر جون خوبی خانم
منم دلم برات تنگ شده بود
سلام سحر خانم من شما رو لینک کردم
موفق باشید
دوست خوبم از اینکه پیشم اومدی خوشحالم...
برای همه ی ما هم در بعضی مواقع این حس ها پیش میاد..
امیدوارم همیشه خوب باشی.
سلام
می خوام یه وبلاگ جدید شروع کنم
مراقب خودت باش
به امید دیدار
سلام سحر جان....خیلی خوشحالم که برگشتی.
از چیزهایی که نوشتی معلوم میشه دوران عالی رو پشت سر نمیذاری ولی این که راه حل و آرامش مشکلات کجاست رو فقط خودت میدونی و خدای خودت....شک نکن که خودت خوب میدونی باید چه کار کنی.باهات موافقم انسان ها خیلی پیچیده هستند اما حتی در اوج روز های خوب هم انسان گاهی انسان احساس تنهایی و دلتنگی میکنه...خیلی ها ریسک رو راه منطقی و درست در مقابل مشکلات ناشناخته میدونن اما اشتباه گاهی احتیاط و آرامش نیازه برای رسیدن به هدف.ریسک گاهی اوقات حتی مثل پرتاب تیر در تاریکی می مونه.بازم خوشحالم که برگشتی سعی کن بازم زود به زود آپ کنی...منتظرت هستم سحر جان..